يادداشتی که در ادامه می خوانيد به انگيزه ۱۵ مهر سالگرد تولد سهراب سپهری نوشته شد و در شماره ۳۴ روزنامه شرق به چاپ رسيد:
شاعري در سرزمين ما كار آساني نيست، كمتر شاعري را مي شناسم كه به اندازه سهراب سپهري شخصي كار كرده باشد و كار شخصي اش به اندازه او واكنش هاي متفاوت و متضاد برانگيخته باشد. شعر سهراب سپهري درست مثل زندگي اش يك شعر خاص است اين خاص بودن را به مفهوم شخصي بودن مي گيرم. يك نوع نگاه به درون و ديدن جهان بيرون از زاويه اين درون بسيار شخصي شده. حالا در سالروز تولد اين آدم، اين نگاه دروني با مكانيسمي جديد در مقياسي وسيع تكثير شده و با نگاه دروني آدم هاي ديگر تلاقي مي كند.
مي گويند شعر سهراب اجتماعي نيست يا نگاهش به اجراي شعر كليشه اي شده اما وقتي از زاويه اين نگاه دروني به «هشت كتاب» نگاه مي كنيم هم اجتماع را در آن مي بينيم، البته بدون تاثير گرفتن از طوفان هاي روزمره سياست و هم نوعي اجراي بسيار شخصي كه در ابتدا كليشه نبود، با تكرار و تقليد در بيست سال گذشته به كليشه تبديل شد.با دلايل منتقدان هم عصر سهراب كاري ندارم اما امروز كساني كه شعر سهراب را نمي پسندند در واقع دارند به جرياني واكنش مي دهند كه با تقليد بي مايه از آن شعرها شروع شد و به جايي رسيد كه بعضي ها سخيف ترين حرف ها را با استفاده از رنگ و لعاب ظاهري نگاه دروني شده سهراب اجرا كردند و به خورد جامعه دادند. انتقادي اگر هست به اينهاست.سهراب شاعر - سهراب نقاش، اين هر دو در تاريخ هنر اين كشور حاضر شده اند، حضور پيدا كرده اند و لحظاتي از اين تاريخ به نام آنهاست كه شناخته مي شود. آن نگاه شخصي شده حالا عريان و بدون حايل در معرض نگاه همگاني است و اين طور است كه سهراب در ميان خوانندگان شعر و بينندگان نقاشي اش تكثير مي شود و هر بار در نگاه شخصي يكي از اين ها دوباره تولد مي يابد. مقلدان بي مايه اگر بگذارند اين تولدي مبارك است.
شاعري در سرزمين ما كار آساني نيست، كمتر شاعري را مي شناسم كه به اندازه سهراب سپهري شخصي كار كرده باشد و كار شخصي اش به اندازه او واكنش هاي متفاوت و متضاد برانگيخته باشد. شعر سهراب سپهري درست مثل زندگي اش يك شعر خاص است اين خاص بودن را به مفهوم شخصي بودن مي گيرم. يك نوع نگاه به درون و ديدن جهان بيرون از زاويه اين درون بسيار شخصي شده. حالا در سالروز تولد اين آدم، اين نگاه دروني با مكانيسمي جديد در مقياسي وسيع تكثير شده و با نگاه دروني آدم هاي ديگر تلاقي مي كند.
مي گويند شعر سهراب اجتماعي نيست يا نگاهش به اجراي شعر كليشه اي شده اما وقتي از زاويه اين نگاه دروني به «هشت كتاب» نگاه مي كنيم هم اجتماع را در آن مي بينيم، البته بدون تاثير گرفتن از طوفان هاي روزمره سياست و هم نوعي اجراي بسيار شخصي كه در ابتدا كليشه نبود، با تكرار و تقليد در بيست سال گذشته به كليشه تبديل شد.با دلايل منتقدان هم عصر سهراب كاري ندارم اما امروز كساني كه شعر سهراب را نمي پسندند در واقع دارند به جرياني واكنش مي دهند كه با تقليد بي مايه از آن شعرها شروع شد و به جايي رسيد كه بعضي ها سخيف ترين حرف ها را با استفاده از رنگ و لعاب ظاهري نگاه دروني شده سهراب اجرا كردند و به خورد جامعه دادند. انتقادي اگر هست به اينهاست.سهراب شاعر - سهراب نقاش، اين هر دو در تاريخ هنر اين كشور حاضر شده اند، حضور پيدا كرده اند و لحظاتي از اين تاريخ به نام آنهاست كه شناخته مي شود. آن نگاه شخصي شده حالا عريان و بدون حايل در معرض نگاه همگاني است و اين طور است كه سهراب در ميان خوانندگان شعر و بينندگان نقاشي اش تكثير مي شود و هر بار در نگاه شخصي يكي از اين ها دوباره تولد مي يابد. مقلدان بي مايه اگر بگذارند اين تولدي مبارك است.
1 comment:
بنام خدا
ای برادران و خواهران، سی سال انقلاب و از خود گذشتگی آخرش همین ؟ نمیتونم باور کنم که اینطور که با مردم رفتار میکنند با اصول اسلامی توافق داشته باشد . اینطور که به نظر میاید روز سالگرد انقلاب ما باید دوباره روی بام برویم تا ارزشهای این انقلاب را به خاطر خودمان و رهبرآنمان یاداوری کنیم که آیا انقلب اسلامی یعنی این ؟ تا وقتی دیر نشده رهبران ما باید بیدار شوند که این طرز رفتار با ملت مسلمان واقعا غیر اسلامی هست خداوند از ظلم احدئ نخواهد گذشت . الله و اکبر ، الله و اکبر ، الله و اکبر
Post a Comment