Oct 10, 2007

خراب کردن چیزهای خوب

وقتی این یادداشت را می نویسم ماشین حمل زباله ی شهرداری از کنار پنجره ام عبور می کند و در حال عبور تکه ای از ملودی فورالیزه ی بتهوون برای اطلاع اهالی محل از زمان بیرون گذاشتن زباله از بلندگوی آن پخش می شود!
همین پریروز در ستون یادداشت اعتماد ملی خانم منتقدی که در سال های اخیرموفق شده است مجموعه داستانی متوسط را با همکاری یک ویراستارتوسط یکی از ناشران موفق ادبی منتشر کند گله می کرد که چرا یکی دو نفر از 50 داور اولیه ی جایزه ی گلشیری در کارنامه ی خود یک کتاب 80 صفحه ای دارند که این خانم منتقد تنها از یکی از داستان های آن کتاب خوشش آمده و بنا بر این داور مزبور در قپان نقد این خانم وزن اندکی یافته است!
آقای شاعری که چند سال پیش به امید یافتن بهشت سرشار از حور و پری کشور را به قصد فرنگستان ترک کرده بود و از آن به بعد در یک سایت اینترنتی به انتشار عقده ها و تخیلات جنسی اش با عنوان «شعر» می پردازد چند روز پیش مدعی شد فقط این ها که او می نویسد شعر است و به همین دلیل نیما و شاملو که هرگز چنین عملی مرتکب نشده اند شاعر نبوده اند!
یعقوب یادعلی، نویسنده ی موفق این سال ها ، به خاطر نوشتن رمانی که یکی از شخصیت هایش زنی سست اخلاق است محاکمه شده و به زندان و نوشتن مقاله محکوم می شود این در حالی است که رمان او در همین کشور و مطابق قوانین سفت و سخت سانسور مجوز انتشار گرفته است از طرف دیگر وقتی قاضی تخیل یک نویسنده را محاکمه می کند حکم هم باید به همان شخصیت تخیلی ابلاغ شود و نه نویسنده ی بیچاره که بین آن همه شخصیت اخلاقی داستانش ناگزیر شده است یک بی اخلاق را هم تصور کند که قدر بقیه شناخته شود!
یکی از موفق ترین تیم های مطبوعاتی این سال ها به سرپرستی محمد قوچانی ناگهان تصمیم می گیرد هر چه فریاد دارد بر سر مخملباف بکشد و در این راه چنان پیش می رود که دقت نظر علمی و ادب مطبوعاتی را فدای جنجال آفرینی و موج سازی می کند!
موجر ملکی که انتشارات ویستار در آنجا کتاب فروشی بر پا کرده است ناگهان به این نتیجه می رسد که لاستیک فروشی از کتاب فروشی بهتر است و طی چند روز حکم تخلیه ی کتاب فروشی را می گیرد تا آن مغازه را احتمالا در اختیار یکی از اعضای اتحادیه ی محترم لاستیک فروشان قرار دهد!
سفیر جدید ایران در فرانسه یکی از شاهکارهای هنری کشور را خراب می کند و از ساختمان سفارت دور می اندازد!
راستی تا به حال از خود پرسیده اید که چرا این قدر در خراب کردن چیزهای خوب تبحر داریم؟

1 comment:

Anonymous said...

چون خراب کردن چیزهای بد معمولا سرو صدای زیادی نداره !! و دیگه اینکه درست کردن چیز خوب سخته و زحمت داره !! و سوم این که خراب کردن زودتر از ساختن به نتیجه می رسه!!